1-تروما یا آسیب روحی روانی در دوران کودکی

دلایل زیادی برای داشتن اعتماد به نفس وجود دارد. اول این که تروما در دوران کودکی، اغلب می تواند در بزرگسالی تأثیر ماندگار داشته باشد.

سال های کودکی زندگی یک شخص را شکل می دهند، بنابراین کودکی نابسامان می تواند احساس اعتماد به نفس کم تری را در طول زندگی ایجاد کند.

عدم به دست آوردن عشق و توجهی که در حین بزرگ شدن لازم است، می تواند کودک را به این باور برساند که به اندازه کافی خوب نیست.

هم چنین بزرگ شدن کودکان در خانواده هایی که درگیری های زیادی دارند؛ باعث می شود کودک فکر کند مسبب و مسئول این مشکلات است و در آخر خود را محکوم می کند.

هنگامی که این کودک بزرگ شد، ترسو و خجالتی می شود و قادر نخواهد بود که با اطمینان و اعتماد به نفس با جهان رو به رو شود و سکوت می کند.

2-آمار ناخوشایند از عدم صلاحیت و توانایی

افزایش آمار و ارقام ناخوشایند از عدم صلاحیت و توانایی می تواند اعتماد به نفس را مختل کند. اگر مرتبا می شنوید که در هر کاری انجام می دهید به اندازه کافی خوب نیستید، به احتمال زیاد شما یک فرد بالغ هستید که نسبت به خود دید مثبت ندارید.

اگر اغلب بدون توجه به این که چقدر سخت تلاش کرده اید، به خاطر هر کاری که انجام می دهید مورد انتقاد قرار بگیرید، به سختی می ‌توانید اعتماد به نفس خود را به دست آورید و بعدا در زندگی خود احساس راحتی بکنید.

3-توجه به ظواهر

یکی دیگر از دلایل احتمالی اعتماد به نفس پایین، توجه و اهمیت دادن به ظواهر است.

افرادی که چاق هستند و ظاهر خود را ناخوشایند می بینند، اغلب به سختی می ‌توانند اعتماد به نفس پیدا کنند و یک دید منفی و ضعیف نسبت به خود پیدا می کنند.

اگر کسی به هر دلیلی تمایل دارد به ظاهر خود توجه کند، به احتمال زیاد از اجتماعات دوری می کند و نمی خواهد با جهان رو به رو شود.

برای مطالعه ادامه مطلب کلیک کنید...